سناریو بازی
چه حالی میشی وقتی بفهمی رفیق 10 سالت بهت خیانت کرده…
از روزی که فهمیدم سیاوش برازنده رفیق و همکلاسی دانشگاهیم که در رشته باستان شناسی درس خوندیم و کشفیات زیادی رو توی سالها سفرمون به اقسا نقاط ایران تونستیم بدست بیاریم، بهم خیانت کرده یک شب خواب خوش نداشتم.
داستان از اونجایی شروع شد که در آخرین سفرمون به یکی از غارهای دامنه زاگرس چیزی رو پیدا کردیم که نه من و نه سیاوش چیزی ازش ندیده و نشنیده بودیم. ما هیچ اطلاعاتی ازش نداشتیم.
قرار گذاشتیم که سیاوش اون جسم رو به خونش ببره و مورد بررسی و آزمایش قرار بده. بعد در صورت رسیدن به نتیجه با من در میون بزاره.
الان یک هفتهای میشه که سیاوش اون جسم رو برده و به تماسها و پیگیریهای من جواب نمیده.
حتما چیز با ارزشی بوده که سیاوش تونسته به منی که رفیق و شریک 10سالشم خیانت کنه و جوابمو نده. ولی من نمیزارم به همین راحتی قسر در بره!
شما باید بهم کمک کنید تا اون جسم رو از خونش بدزدم و پس بگیرم.