سناریو بازی

توی زندگیم بعد از سختی‌هایی که کشیدم به پیشنهاد یکی از دوستانم به این فکر افتادم که روحانی بشم و به کلیسا خدمت کنم برای آموزش من و عده‌ایی را به یکی از کلیساهای خارج از شهر منچستر فرستادن تا روحانیت را یاد بگیریم اسم شخصی که باید بریم پیشش پدر لِو هست، شاید او کلید تمام دَرهای بسته‌ی زندگیم است.

 

توضیحات:

  • سناریو بازی دو پایان متفاوت دارد.